این بهارهم آشناست
گل روییدبهارآمدصحرالاله زارشد
دست افشان بادصبا مهمان شاخسارشد
به رقص آمدباغ به چنگ مرغ خوشخوان
مست ازعطرخوش گل دلهاشکارشد
گوش جانرا نوازد ترنم آوازبهار
جامه ی خوشرنگ دشت زسبزه وگل بیشمارشد
این بهار هم بهرآشنا بس آشناست
به گوشه چشمی دلم عاشق وبیقرارشد
قنبرقلاوندی (آشنا )