راه عشق
دل تنگیم و پریشان ، با چشم گریان می رویم
درد مندانیم همه ، ما بهر درمان می رویم
رخت سفر آورید تا ره عشق پیماییم
با دلمان عهد بسته ایم و سر پیمان می رویم
دل در گرو عشق نهاده ایم و آشکارا
پی معشوقیم و بی پوش و پنهان می رویم
وصف کی توان کرد ، شور و حال عاشقی بر آستانش
آنجا که دل آرام گیرد با دل و جان می رویم
نوای گلدسته هایش رایحه ی رایحه ی جانفزا از لب حق
باز روز شیدایی رسید بی سر و سامان می رویم
مشهد حرم نور است قبله ی حاجات ماست
از هر کوی ایران که رویم ، راه خراسان می رویم